برچسبها:

ع
برچسبها: پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, 14:15
![]() خواب دیدم خواب اینكه مرده ام خواب دیدم خسته و افسرده ام روی من خروارها از خاك بود وای قبر من چه وحشتناك بود تا میان گور رفتم دل گرفت قبر كن سنگ لحد را گل گرفت ناله می كردم ولیكن بی جواب تشنه بودم تشنه یك جرعه آب بالش زیر سرم از سنگ بود غرق وحشت سوت و كور و تنگ بود خسته بودم هیچ كس یارم نشد زان میان یك تن خریدارم نشد هركه آمد پیش حرفی راند و رفت سوره حمدی برایم خواند و رفت نه شفیقی نه رفیقی نه كسی ترس بود و وحشت و دلواپسی آمدند از راه نزدم دو ملك تیره شد در پیش چشمانم فلك یك ملك گفتا بگو نام تو چیست آن یكی فریاد زد رب تو كیست ای گنهكار سیه دل بسته پر نام اربابان خود یك یك ببر در میان عمر خود كن جستجو كارهای نیك و زشتت را بگو ما كه ماموران حق داوریم نك تو را سوی جهنم می بریم دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود دست و پایم بسته در زنجیر بود نا امید از هر كجا و دلفكار می كشیدندم به خفت سوی نار ناگهان الطاف حق آغاز شد از جنان درهای رحمت باز شد مردی آمد از تبار آسمان نور پیشانیش فوق كهكشان چشمهایش زندگانی می سرود درد را از قلب آدم می زدود گیسوانش شط پر جوش و خروش در ركابش قدسیان حلقه بگوش صورتش خورشید بود و غرق نور جام چشمانش پر از شرب طهور لب كه نه سرچشمه آب حیات بین دستش كائنات و ممكنات خاك پایش حسرت عرش برین طره یی از گیسویش حبل المتین بر سرش دستار سبزی بسته بود بر دلم مهرش عجب بنشسته بود در قدوم آن نگار مه جبین از جلال حضرت عشق آفرین دو ملك سر را به زیر انداختند بال خود را فرش راهش ساختند غرق حیرت داشتند این زمزمه آمده اینجا حسین فاطمه صاحب روز قیامت آمده گویی بهر شفاعت آمده سوی من آمد مرا شرمنده كرد مهربانانه به رویم خنده كرد گفت آزادش كنید این بنده را خانه آبادش كنید این بنده را اینكه اینجا این چنین تنها شده كام او با تربت من وا شده مادرش او را به عشقم زاده است گریه كرده بعد شیرش داده است بارها بر من محبت كرده است سینه اش را وقف هیئت كرده است اینكه می بینید در شور است و شین ذكر لالائیش بوده یا حسین(ع) دیگران غرق خوشی و هلهله دیدم او را غرق شور و هروله با ادب در مجلس ما می نشست او به عشق من سر خود را شكست سینه چاك آل زهرا بوده است چای ریز مجلس ما بوده است خویش را در سوز عشقم آب كرد عكس من را بر دل خود قاب كرد اسم من راز و نیازش بوده است خاك من مهر نمازش بوده است پرچم من را بدوشش می كشید پا برهنه در عزایم می دوید اقتدا به خواهرم زینب نمود گاه میشد صورتش بهرم كبود بارها لعن امیه كرده است خویش را نذر رقیه كرده است تا كه دنیا بوده از من دم زده او غذای روضه ام را هم زده اینكه در پیش شما گردیده بد جسم و جانش بوی روضه می دهد حرمت من را به دنیا پاس داشت ارتباطی تنگ با عباس داشت نذر عباسم به تن كرده كفن روز تاسوعا شده سقای من گریه كرده چون برای اكبرم با خود او را نزد زهرا می برم هرچه باشد او برایم بنده است او بسوزد صاحبش شرمنده است در قیامت عطر و بویش میدهم پیش مردم آبرویش میدهم باز بالاتر به روز سرنوشت میشود همسایه من در بهشت آری آری هركه پا بست من است نامه ی اعمال او دست من است با ادب در مجلس من مینشست او به عشق من سر خود را شکست بارها لعن امیه كرده است خویش را نذر رقیه كرده است برچسبها: پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, 14:12
![]() برچسبها: پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, 13:50
![]() یكی از جانبازان جنگ تحمیلی، سالها پس از مجروح شدن به علت وضع وخیمش به ایتالیا اعزام و در یكی از بیمارستانهای شهر رم بستری شده بود ![]() از قضا چند روزی بعد از بستری شدن این جانباز جنگ تحمیلی متوجه می شود خانم پرستاری كه از او مراقبت می كند نام خانوادگی اش مالدینی است. این جانباز ابتدا تصور می كند تشابه اسمی است، اما در نهایت نمی تواند جلوی كنجكاوی اش را بگیرد و از خانم پرستار می پرسد: آیا با پائولو مالدینی ستاره شهر تیم آ.ث. میلان نسبتی داری؟ و خانم پرستار در پاسخ می گوید: پائولو برادر من است! جانباز ایرانی در حالی كه بسیار خوشحال شده بود، از خانم پرستار خواهش می كند كه اگر ممكن است عكسی به یادگار بیاورد و خانم پرستار هم قول می دهد تا برایش تهیه كند، اما جالب ترین بخش داستان صبح روز بعد اتفاق می افتد. هنگامی كه جانباز هموطن ما از خواب بیدار می شود، كنار تخت بیمارستان خود پائولو مالدینی بزرگ را می بیند كه با یك دسته گل به انتظار بیدار شدن او نشسته است و ... پائولو مالدینی اسطوره میلان از شهر میلان واقع در شمال غربی ایتالیا، به شهر رم واقع در مركز كشور ایتالیا كه فاصله ای حدود ششصد كیلومتر دارد رفت، تا از یك جانباز جنگی ایرانی كه خواستار عكس یادگاری اوست، عیادت كند.
تلخ ترین قسمت ماجرا اینجاست که تو همه دنیا به جانبازهای دوران جنگ احترام زیادی میذارن جز اینجا که جانبازهای ما همه آسمانین اما................... برچسبها: دو شنبه 17 تير 1392برچسب:, 11:17
![]() |
|